در پست های پیشین با نقل قول از دکتر زرین کوب عرض شد که در دوره ای که تمدن اسلامی خوانده می شود بانوان در جوامع اسلامی،دوش به دوش مردان علم آموزی می کردند و به دیگران نیز علم می آموختند.
موضوعی که بعید نیست با وجود هجمه شدید فرهنگی رسانه ای اسلام ستیزان و مدعیان دفاع از حقوق زن و تلاش شان در جهت چسبانیدن هرگونه ضعف بی مناسبتی به دین اسلام،برای عده ای شگفت آور و غیر قابل باور باشد!
گوستاو لو بُن (به فرانسه:Gustave Le Bun) فیلسوف،مورخ،جامعه شناس و پزشک مشهور فرانسوی ضمن بیان نمونه هایی،به جایگاه گرامی زن در تاریخ اسلامی و مهیا بودن زمینه های رشد و ترقی ن در آن روزگار اذعان می کند و می نویسد:
در عروج مدنیّت عرب (اسلام) اعزاز و اکرام زن از اینجا معلوم می شود که در میان مسلمین ن تحصیل کرده و بانوانی که در دانش و ادب استاد بودند به کثرت وجود داشتند.
عصر خلافای عباسی در مشرق و بنی امیّه در اندلس بانوان زیادی بودند که در اقسام دانش و ادب مشهور بودند.
مثلا ولده دختر خلیفه ای بود که در سال ۸۶۰ میلادی خلافت داشت.این دختر در قرطبه در فنّ شاعری همان مقام شهرت را دارا بود که سافو در میان یونانیان.
کند از مورخین اسلام که معاصر عبدالرحمن سوم است نقل می کند که خلیفه در مدینة اهرا در مجالس بزم خود از اشعار کنیزش مزنه و همچنین عایشه شاهزاده قرطبه همان خانمی که ابن حیان در مورد او می نویسد که او از حیث علم و فضل و شعر و شاعری نادره زمان خود بود و همچنین از کلمات صفیه که او هم مثل عایشه عالمه و فاضله بود استفاده می نمود و مورخین معاصر الحاکم دوم می نویسند که در آن زمان علم و ادب در آندلس آنقدر رواج داشته است که ن هم در چهار دیوار خانه تحصیل علم و هنر نموده مقام شهرت را حائز می شدند.
در قصر لبنای خلیفه دختری بود که نهایت درجه قشنگ و زیبا و در صرف و نحو و شعر و شاعری و حساب و هندسه و علوم دیگر مقام شهرت را حائز و نهایت درجه خوش خط هم بوده است چنانکه تمام اسرار و مطالب محرمانه خلیفه را این دختر به رشته تحریر در می آورد و در شعر و شاعری کسی در آن دوره هم پایه او نبود و این دختر که نامش فاطمه است در انشاء و تحریر هم به درجه کمال بوده تمام ارباب فضل و هنر داد سخن وی را می دادند.او کتابخانه ای هم مشتمل بر کتب گرانبهای علمی و فنی برای خود تأسیس نموده بود.
دختر دیگری مریم نام که در اشبیلیه مسکن داشت در ادبیات مقام شهرت را حائز و یکی از استادان زبر دست زمان خود بوده دختران اشبیلیه را در منزل تعلیم و تربیت می نمود و در فن آموزش یدی بسزا داشت و دختران فاضله زیادی بودند که از مجلس درس او استفاده کرده تعلیم و تربیت یافته بودند.
دختر دیگر رضیه نام ملقبه به نجم السعید که خلیفه عبدالرحمن وی را آزاد کرده به پسرش الحاکم تزویج کرده بود،این زن در شعر و سخن و قصص و حکایات مشهوره آفاق بوده است.بعد از وفات خلیفه او سفری به مشرق نمود و تمام مشرق را گردش کرد و در هرجا که وارد می شد علما و فضلای آنجا از وی استقبال و پذیرایی کرده زیاده از حد توقیر و احترام می نمودند.
آری بعد از انقراض امپراطوری اسلام خصوصا در دوره حکمرانی ترک لطمه زیادی به این تمدن قدیم اسلامی وارد شده از مقام زن بسی کاست،لکن من ثابت می کنم که حالیه میان خود ترکان هم وضع ن بهتر از وضع ن اروپاست.
از بیان فوق ما معلوم گردید انحطاطی که برای زن اخیرا پیدا شده هیچ مربوط به اسلام نیست بلکه بدین جهت است که دیانت اسلام رو به تنزل و انحطاط گذارده.
پس ثابت شد که این عقیده ما صحیح است که گفتیم اسلام به جای اینکه از درجه و مقام زن چیزی بکاهد وی را به مقام بلند و ارجمند رسانیده است و این هم عقیده ای نیست که ما اول آن را اظهار کرده باشیم بلکه مسیو ن دوپر سوال پیش از ما عین این عقیده را اظهار داشته و حالیه هم مسیو بارتلمی سنت هیلر در این عقیده با ما شریک می باشد.»
منبع:تمدن اسلام و عرب،گوستاو لوبون،ترجمه:فخر داعی گیلانی،چاپ سوم،چاپخانه علمی،طهران۱۳۱۸،ص۵۳۱،۵۳۲،۵۳۳
مسلمانان،آموزگاران جوانمردی و درستکاری به اروپا:
اسلام ,مقام ,کرده ,بودند ,دختر ,خلیفه ,مقام شهرت ,نهایت درجه ,زیادی بودند